مانیا انصاری

پیلاماری که مخاطب را با خود همراه میکند
«جلوی مغازه ی لوازم آرایشی، ماتیک های قرمز و نارنجی خوش رنگ پشت ویترین توجه ام را جلب کرد و داخل مغازه رفتم. این بار جلوی در ایستاده بود و با دقت و ریزبینی نگاهم می کرد. یک دانه ماتیک قرمز خریدم و با ذوق، سوار مینی بوس شدم. در مینی بوس که نشسته بودیم، پشت سر هم جعبه ماتیک را باز کرده، نگاهش می کردم، می بوسیدمش و دوباره آن را می بستم و می گذاشتم توی کیفم و مثل بچه ای که از داشتن یک اسباب بازی سر از پا نمی شناسد، من با داشتن ماتیک قرمزم خوشحال بودم و ذوق می کردم. ویهان هم گاهی زیر چشمی مرا نگاه کرد و من نمی دانستم که با خودش چه فکری می کند.»
آنچه می خوانید، بخشی از رمان «پیلامار» به نویسندگی خانم «مانیا انصاری» است. ایشان می گوید این کتاب را برای آنانی نوشته است که علاقه مند داستان های احساسی و روان شناختی هستند. داستان هایی که مخاطب را با خود همراه کرده و خواننده را نه تنها خسته، بلکه علاقه مند به ادامه ی خواندن می کند. «انتشارات ارشدان» کار چاپ و نشر این کتاب رمان ۱۷۶ صفحه ای بر عهده داشته است.
درباره نویسنده:
خانم مانیا انصاری در سال هزار و سیصد و شصت و یک در شهر اراک از استان مرکزی متولد شده است. وی تحصیلات خود را در رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی ادامه داده است، اما روحش با ادبیات و داستان نویسی گره خورده است. به طوری که، عشق به ادبیات برای همیشه و به عنوان بخش جدایی ناپذیر زندگی اش باقی مانده است.

او از کودکی شیفته دنیای قصه ها و رمان ها بود و همین علاقه او را به مسیر نویسندگی کشاند. برای او نویسندگی نه یک شغل، بلکه راهی برای روایت جهان درونی و بیرونی اش است. او با نویسندگی تجارب و احساساتش را بیان می کند و دنیایی را بازآفرینی می کند که در ذهن خود می سازد. نگاه دقیق، حساس و انسانی او به زندگی، سرچشمهی شکل گیری داستان هایی است که احساس، عمق و واقعیت را در هم می آمیزد.
نویسنده:
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶:۴۰ یکشنبه ۱۴۰۴/۰۹/۱۶
تعداد بازدید: 87
کلمات کلیدی: مانیا انصاری پیلامار
Link: /news/مانیا-انصاری10.html
دیدگاه کاربران
رویا امینی :
فارغ از داستان پر اتفاقش، خیلی حال و هوای شمال رو برام زنده میکرد.
ممنونم
رضا کوهیار :
بسیار داستان زیبا و روانی داره
سینا زندی :
چقدر کتاب دلچسب و جذاب بود، عالی