سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۰۳
ثبت سفارش ورود به سیستم
نماد اعتماد
logo-samandehi
new order
ورود به سیستم
شناسه کاربری(ایمیل): گذرواژه: - فراموشی گذرواژه ؟
موضوعات خبری
محاسبه فوری هزینه ترجمه
شما میتوانید با انتخاب زمینه و زبان ترجمه و وارد نمودن تعداد کلمات متنی که باید ترجمه شود، هزینه و زمان تحویل ترجمه را بدست بیاورید.
زمینه: زبان: تعداد کلمه:
پست الکترونیکی شما :
خبری شد، خبرتان میکنیم !

سلسله مراتب معنایی در ترجمه

در روساخت واحد ، در واحدهایی که به گونه ای فزاینده بزرگ تر می شوند به صورت سلسله مراتبی دارای ساختارهای دستوری گروه گروه می شوند . morphemes( ریشه ها و وندها ) به هم ملحق می شوند تا تشکیل کلمه بدهند ، کلمات به هم ملحق می شوند تا عبارت درست کنند ، اتحاد عبارات تشکیل جمله واره و جمله واره ها جملات و جملات پاراگراف ها و پاراگراف ها تشکیل واحدها گفتاری گوناگون داده که پس از اتحاد با هم تشکیل متن ، داستان ، نامه ، موعظه و یا چیزهای دیگر را می دهند .

با وجودی که ساختار معنایی بیشتر به شبکۀ الگوها که هر کدامشان جزیی از یک الگوی بزرگ تر می باشند متعلق است ، به خاطر اهداف کاربردی این کتاب به ساختار معنایی از جهت سلسله مراتب نیز نظر خواهد شد . کوچک ترین واحد یک مؤلفۀ معنایی است . مؤلفه های معنایی به هم ملحق شده تشکیل مفاهیم و مفاهیم تشکیل موضوعات و موضوعات تشکیل مجموعه های موضوعی ، مجموعه های موضوعی پاراگراف های معنایی ، پاراگراف های معنایی تشکیل شرح یک واقعه و شرح وقایع تشکیل مجموعه وقایع و این واحدها به منظور ایجاد واحدهای بزرگ تر گفتار به هم ملحق می شوند . ساختار ، یکی از گروه بندی های کوچک تر است که هدف از اتحادشان تشکیل گروه های بزرگ تر است و در صورتی که عدم تقارنی بین شکل معنایی و ساختار گرامری وجود نداشته باشد در آن صورت ارتباط به قرار زیر خواهد بود :

مؤلفۀ معنایی ................ واج ها ( ریشه ها و وندها )

مفهوم ................ کلمه

مفهوم پیچیده ................ عبارت

موضوع ................ جمله واره

مجموعه موضوعی ................ جمله

پاراگراف معنایی ................ پاراگراف

شرح یک واقعه ................ جزء

مجموعه وقایع ................ فصل

جزء معنایی  ................ بخش

گفتار  ................ متن

آنچه در بالا آمد واحدهای لازم برای گفتار نقلی است . برای واحدهای بالای مجموعۀ موضوعات برای دیگر انواع گفتار برچسب های متفاوتی مورد نیاز است . میزان تعداد سطوح ساختاری به متن بستگی دارد . یک کتاب ممکن است چند بخش داشته باشد ، در مقابل یک متن کوتاه تر فقط از یک شرح واقعۀ واحد تشکیل می شود .

همان طور که قبلاً ذکر شد و بعداً نیز به تفصیل اشاره خواهیم کرد میان ساختار معنایی و روساخت عدم تقارن قابل توجهی وجود دارد ، و البته همین اکر سبب می شود که ترجمه کاری مبارزه جویانه شود . مترجم باید روساخت زبان مبدأ را برای پیدا کردن مفاهیم ، موضوعات و دیگر بخش های ساختار معنایی مطالعه کند . سپس مکلف می شود تا از ساختار معنایی و در قالب روساخت زبان مقصد ، معنا را از نو بسازد . برای این کار باید عدم تقارن دستور زبانِ مقصد را هم در ارتباط با ساختار معنایی مطالعه کرده باشد و بداند که چگونه از این عدم تقارن برای دوباره سازی معنا به صورت طبیعی در زمان مقصد بهره گیرد .

موقعیت برقراری ارتباط

یک طریق مفید برای نظر کردن به تفاوت میان معنا و شکل ( میان ژرف ساخت و روساخت ) همان است که گرایمز Grimes ( 14: 1975 ) بیان می کند :

... شیوۀ مطلوب آنست که بین چیزهایی که گوینده قدرت انتخاب دارد و آنهایی که ندارد تفاوت قائل شویم . اولی بیانگر معناست ، آن طور که بسیاری از زبان شناسان اشاره کرده اند معنا تنها در صورتی امکان دارد که گوینده بتواند در خصوص آنچه می تواند بگوید قدرت انتخاب داشته باشد و به جایش چیز دیگری بگوید . دومی مؤلفه های بیشتر مکانیکی زبان یعنی روند به کارگیری است که به وسیلۀ آن نتایج انتخاب های گوینده به شکلی عادی که اجازۀ برقراری ارتباط را با شخص دیگری می دهد بیان می شود .

معنایی که انتخاب می شود تحت تأثیر موقعیت برقراری ارتباط قرار می گیرد ، مثلاً اینکه گوینده کیست ، مخاطبان کدامند و سنت های فرهنگی کدام و ... این مطلب را در صفحات بعد بیان خواهیم داشت ) . گوینده ( یا نویسنده ) که انتخاب های خود را بر پایۀ عوامل بسیار در موقعیت برقراری ارتباط قرار می دهد ، آنچه را می خواهد ابلاغ نماید انتخاب می کند . بعد از تعیین معنا برای استفاده شکل ( دستوری ، واژگانی ، آوایی ) زبانی به ان میل دارد ابلاغ معنا کند دچار محدودیت می شود . چه بسا شکلی را به شکل دیگر ترجیح دهد . زیرا گرایش او این است که یک جزء زا برجسته تر از جزء دیگر نماید یا بر جزیی از پیام بیشتر تکیه کند .

مثلاً مادری که از دست فرزندش به خاطر انجام ندادن تکالیف روزمره عصبانی است ممکن است از او بخواهد سطل آشغال را خالی کند . او به پسرش قبلاً این فرمان را داده است ، بنابراین پسر می داند که این کار وظیفۀ اوست . او می خواهد تمامی این معنا را – دستور خالی کردن ظرف آشغال و احساسی که مادر نسبت به این کار دارد – به او ابلاغ کند . برای این کار ممکنست او از یک روساخت دستوری بهره نگیرد بلکه سؤالی را مطرح کند : ( نگاه کنید به لارسن 1979 Larsen ) سؤالی که مثلاً با when شروع می شود ) :

When are you going to empty the garbage ?

اگر قبلاً هرگز به او انجام این کار گفته نشده باشد و نیز اگر او عصبانی نبوده و رنجیده خاطر نباشد ، از شکل دستوری " please empty the garbage for me " استفاده می کند . در اینجا به خاطر آنکه معنای عاطفی ابلاغ می گردد ما با عدم تقارن شکل و معنا روبرو هستیم و از جملۀ سؤالی به جای جملۀ امری استفاده می کنیم . در بسیاری از زبان ها از سؤال بدین طریق استفاده نمی شود ، از این رو در ترجمه باید از شکل دیگری استفاده کرد . البته بین فارسی و انگلیسی در این مورد تقارن وجود دارد . جملّ سؤالی : کی می خواهی سطل آشغال را حالی کنی ؟ معادل جملۀ انگلیسی است . در هر حال فرق نمی کند که چه شکلی به کار گرفته شود باید هم اطلاعات و هم عواطف زبان مبدأ ابلاغ گردد .

کنندۀ کار : 1 نوع عمل : دستور

کنندۀ کار …you نوع عمل : Empty مورد عمل : Garbage

قبل از آنکه امکانات موجود در روساخت شکل استفاده شود ، مسائل مرتبط با روان شناسی و جامعه شناسی زبان که بر معنا تأثیر می گذارند باید در نظر گرفته شوند ، همچنین هدف گوینده که در این مورد نه تنها امر است بلکه برای نشان دادن دلخوری و اصرار به کار می رود باید از نظر دور داشته نشود . شکلی سؤالی که با استفاده از whenبه کار می رود نشان دهندۀ این اطلاعات مربوط به جامعه شناسی و روان شناسی زبان است . جملۀ انگلیسی when are you going to take out the garbage به فارسی نیز عیناً چنین است : کی می خواهی این آشغال را بیرون ببری ؟ که هم نشانۀ امر است و هم اصرار و هم دلخوری که نشان می دهد که این دستور قبلاً نیز داده شده است و اکنون تکرار می شود و عدم تقارنی با انگلیسی ندارد اما در زبان آگورونا ترجمۀ تحت اللفظی آن چیزی نزدیک به این جمله است : زود باش ، زود باش چرا اینطوری ؟ زودباش آشغال را تو بریز دور ! که این شکل با حالت اصطلاحی انگلیسی و فارسی فرق داردولی هملن اطلاعات و معنای عاطفی القاء می شود . هر مترجمی می خواهد نسبت به متن اصلی وفادار باشد . برای این کار او نه تنها باید همان اطلاعات را ابلاغ نماید بلکه باید کوشش کند که همان پاسخ عاطفی را که در متن اصلی وجود دارد ایجاد کند .

برای آنکه ترجمه دارای همان پویایی های زبان اصلی باشد باید ضمن طبیعی بودن فهم آن سهل باشد تا هضم پیام ، که شامل اطلاعات و تأثیر عاطفی مورد نظر نویسندۀ زبان مبدأ است ، آسان گردد . هر متن زبان مبدأ در یک وضعیت تاریخی خاص ، در یک وضعیت فرهنگی ویژه و با یک هدف یعنی خواستۀ نویسنده ، نوشته شده است . وقتی نوشته های قدیمی را به زبان امروز ترجمه می کنیم ، در کوشش میان وفاداری به وضعیت تاریخی و کوشش به امانت در خواستۀ مؤلف ممکن است تنش ایجاد شود . برای فهماندن هدف مؤلف ممکن است مترجم وسوسه شده مطالب تاریخی را به روز درآورد و ترجمه را مدرن نماید . اینگونه تغییرات از امانت در ترجمه می کاهد .

وقتی متن زبان مبدأ از فرهنگی است که با فرهنگ زبان مقصد که وسیلۀ تکلّم است بسیار متفاوت باشد ، غالباً ترجمه کردن به گونه ای که نتیجۀ کار ابلاغ همان پیام باشد دشوار است . جزئیات مربوط به این مطلب که چگونه وضعیت برقراری ارتباط و فرهنگ بر ترجمه اثر می گذارد در صفحات بعد تشریح شده است .

 

 

ترجمه


نویسنده: تاریخ انتشار: ۰۱:۳۶:۴۵ پنجشنبه ۹۲/۰۲/۱۲ تعداد بازدید: 1160

کلمات کلیدی:

Link: /news/سلسله-مراتب-معنایی-در-ترجمه8.html

دیدگاه کاربران

ترنم :

مطلب خوبی بود

ارسال دیدگاه

نام و نام خانوادگی :
دیدگاه شما :
آیا شما روبات هستید؟ :
* ایران تایپیست هیچگونه مسئولیتی نسبت به دیدگاه های کاربران ندارد و تمامی مطالب ارسالی دیدگاه و نظر شخصی کاربران است.